لیف و قیف و فیل و فنجان، مارکدار
از لگن تا لُنگ و تنبان، مارکدار
این که چیزی نیست، در یک بیل شاپ
دسته بیلی دیدم الان، مارکدار
شلغمی برچسب "مید این روس" داشت
یک کدو هم بار نیسان، مارکدار
قاطری در یونجه زاری میچمید
پوز بند و نعل و پالان، مارکدار
بچه از روز تولد، مارکباز
کفش بابا، شال مامان، مارکدار
اوس قنبر، مارک میپوشد،خفن
هرچهاش، پیدا و پنهان، مارکدار
خاله ژیلا، خال لپ هایش بِرند
کلیهها و قلب و دندان، مارکدار
کیسه دوزی کیسهای لیبل خرید
کیسههایش شد به یک آن، مارکدار
با دوکیلو از همین برچسبها
میشود هر جنس داغان، مارکدار
قیمتش تا عرش بالا میرود
هر چه شد این گونه آسان مارکدار
جنس، یعنی کیفیت یعنی دوام
نیست جز یک اسم و عنوان، مارکدار